یکی از پیچیدهترین و انرژیبرترین انواع عکاسی, عکاسی مدلینگ است. شاید این حرف به نظرتان مسخره بیاید، چرا که عکاسی مدلینگ از لذتبخشترین ژانرهای عکاسی نیز هست. حالا هر چه پیش برویم با پیچیدگیهای این کار بیشتر آشنا میشوید. این پیچیدگیها مربوط به ارتباط و هدایت مدل است.
امروزه بخش مهمی از صنعت عکاسی که برای عکاسان درآمد بالایی ایجاد میکند عکاسی مدلینگ و فشن است. این درآمد بالا به این خاطر است که هر کسی نمیتواند یک عکاس مدلینگ خوب باشد و عکسهای تاثیرگذار و جذابی ثبت کند. عکاسی مدلینگ علاوه بر عکاس به یک راهبر و هدایتگر احتیاج دارد و عکاسی که توانایی برقراری ارتباط مناسب و هدایت درست مدل را نداشته باشد از چرخه این صنعت بیرون میافتد.
کار جلوی دوربین قرار گرفتن کار عجیب و استرسزایی است. شاید از پشت دوربین اینطور به نظر نیاید اما وقتی خودمان در جایگاه مدل قرار بگیریم حجم استرس و ابهام بالای کار را درک میکنیم. به همین خاطر بهتر است این شرایط را در نظر بگیریم و فشار غیرمعمول روی مدل نگذاریم.
افراد ناخودآگاه و بصورت پیشفرض تمایل به گرفتن ژستهایی دارند که تقریبا در بین همه به یک صورت است؛ مثل زدن دستها به کمر و بالا گرفتن صورت. اما این ژستهای پیشفرض عموما برای عکاسی مدلینگ بسیار نامناسبند و باعث میشوند بدترین عکس ممکن را ثبت کنیم.
اگر در این کار مبتدی باشیم قطعا دچار چنین اشتباهاتی خواهیم شد. یکی از نکاتی که در ابتدای کار عکاسی مدلینگ با آن روبرو میشوید این است که هر چه از پیش برنامهریزی کرده باشید و بدانید میخواهید چه کاری انجام دهید باز هم وقتی برای بار اول در شرایط قرار میگیرید نمیدانید که باید چه بکنید و خروجی کارتان احتمالا عکسهایی با ژستهای بسیار بد و ترکیببندی نامناسب خواهد بود. این مشکل تنها با تجربه کردن درست میشود.
کاری که در ابتدا باید انجام دهید برقراری ارتباط با مدل است. مدلهای حرفهای عموما سریع میآیند جلوی دوربین بایستند تا پولشان را بگیرند و بروند. برای جلوگیری از این اتفاقات که بسیار برای عکاس آزار دهنده خواهد بود بهتر است در ابتدای کارتان از مدلهای آماتور و دوستان و نزدیکانتان استفاده کنید و وقتی حرفهای شدید و مدلها از شما حرف شنوی داشتند سراغ کار با حرفهایها بروید.
با مدلتان صحبت کنید و شرایط را به آرامی برایش شرح دهید. اهدافتان را بگویید و اینکه خروجی کار را دقیقا برای چه هدفی مد نظر دارید با او در میان بگذارید تا با کار ارتباط بهتری برقرار کند. این عمل شما به بهتر شدن ژستهای مدل خواهد انجامید.
با مدل مثل یک عروسک یا مجسمه برخورد نکنید. دیده شده حتی خیلی از عکاسان حرفهای به همین شکل با مدلها برخورد میکنند و همین یکی از دلایلی است که کارهایشان در حد یک عکاس درجه چندم باقی میماند.
سعی کنید با شرح دقیق چیزی که میخواهید کاری کنید تا مدل همان ژستی را که مد نظر دارید بگیرد. اتفاقا این کار باعث میشود به ژستهای بسیار خوبی برسید که پیش از شروع کار به ذهنتان خطور نکرده بود.
برقراری محیطی امن و شاداب وظیفهای نانوشته برای عکاس است. هر چه محیط کار مثبتتر باشد خروجی کار بهتر است و مدل با اشتیاق بیشتری برایتان کار میکند. عکس مدلینگ خوب در بستر یک ارتباط دوسویه و مثبت بین عکاس و مدل شکل میگیرد که عکاس در آن نقش فرستنده و هدایتگر را ایفا میکند.
نکته مهم دیگر این است که شما در نقش عکاس و کسی که بر کادر احاطه دارد باید کاستیها و اشکالات ژست را ببینید و ترمیمشان کنید. خیلی وقتها کوچکترین حرکتها و تغییر موقعیت اندامها میتواند یک ژست خوب را به ژستی بد تبدیل کند. مخصوصا دستها، شانهها و چانه اندامهایی هستند که اگر در موقعیت مناسب قرار نگیرند عکس را کاملا خراب میکنند.
ژست عکس مدلینگ با ژستهای معمولی فرق دارد و ممکن است بدن در حالتی غیرطبیعی قرار بگیرد که تداوم آن مدل را خسته میکند، پس هر چند شات استراحتی به خود و مدلتان بدهید.
دیگر اندامی که زیبا درآوردن آن در عکس بسیار پیچیده است پاهای مدل است. به همین خاطر بیشتر عکاسان عکسهای نیم تنه میگیرند اما باید بگویم عکاسی مدلینگ با عکاسی پرتره متفاوت است.
در عکاسی پرتره کادرهای بسته زیبایی بیشتری ایجاد میکنند اما در کار مدلینگ عکس تمام قد است که جذابیتی خیره کننده به عکس میافزاید چون در اینجا به دنبال شخصیت سوژه نیستیم بلکه به دنبال جذابیت و حالت بدنش هستیم و در این کار پاها نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند.
نورپردازی عکاسی مدلینگ در استودیو
در بخش پیش درباره آماده کردن شرایط کار و برقراری ارتباط با مدل در عکاسی مدلینگ صحبت کردیم. در این قسمت به نورپردازی مدل میپردازیم. خیلی وقتها شاید بتوانید نور را جلوی سوژه قرار دهید و خروجی کارتان عکس قابل قبولی باشد اما در عکاسی مدلینگ اینطور نیست.
تجهیزات کارتان باید کامل باشد تا به یک نورپردازی زیبا دست پیدا کنید. چیزی که احتیاج دارید یک ست فلاش استودیویی، دو عدد رفلکتور و دو عدد جدا کننده نور است.
منبع نور اصلی یا همان Main light را نور چتری قرار دهید. مزیت نور چتری به دیگر نورها این است نور نرمتری ایجاد میکند. البته جدیدا استفاده از اُکتاباکس به جای نور چتری رواج پیدا کرده که آن هم نور بسیار خوبی است.
تفاوت اکتاباکس و نورچتری در این است که اکتاباکس نور کنترل شدهتری ارائه میدهد و همچنین کچ لایتی (catch light) که اکتاباکس ایجاد میکند از نورهای دیگر جذابتر است. اکتاباکس یک کچ لایت هشت ضلعی زیبا در چشمهای مدل ایجاد میکند که جذابیت کارتان را افزایش میدهد.
Catch light اصطلاحا به نوری گفته میشود که در چشمان سوژه میافتد و به چشم روح و درخشش خوبی میدهد.
در فضای استودیو استفاده از فون عکاسی سفید و خاکستری برای پسزمینه عکستان پیشنهاد میشود و معمولا عکسهای بسیار زیبایی با استفاده از آنها ثبت میشود. البته اگر طرحهای شخصی و یا استودیوی مجهز به لوکیشنهای متفاوت دارید که چه بهتر!!!